Abasa( عبس)
Original,King Fahad Quran Complex(
الأصلي,مجمع الملك فهد القرآن)
show/hide
بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ عَبَسَ وَتَوَلّىٰ(1)
عبوس و ترشرو گشت.(1)
أَن جاءَهُ الأَعمىٰ(2)
چون آن مرد نابینا حضورش آمد.(2)
وَما يُدريكَ لَعَلَّهُ يَزَّكّىٰ(3)
و تو چه میدانی ممکن است او مردی پارسا و پاکیزه صفات باشد.(3)
أَو يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكرىٰ(4)
یا (به تعلیم رسول) به یاد خدا آید و ذکر حق او را سودمند افتد. (مراد عبد اللّه مکتوم است که چون حضور رسول برای تعلیم قرآن آمد جمعی از اکابر کفار قریش نزد حضرت بودند، حضرت از حرص بر ایمان و هدایت آنها به او توجه کامل نکرد و به صحبت مشغول بود و مرد متشخصی از امویان بر آن نابینا ترشرویی و اظهار انزجار نمود. بر نکوهش او و حرمت عبد اللّه این آیات نازل شد).(4)
أَمّا مَنِ استَغنىٰ(5)
اما آن که دارا (و مغرور دنیا) است.(5)
فَأَنتَ لَهُ تَصَدّىٰ(6)
تو به او توجه کنی (و حریص بر ایمان او باشی).(6)
وَما عَلَيكَ أَلّا يَزَّكّىٰ(7)
در صورتی که اگر او به پارسایی نپردازد بر تو تکلیفی نیست.(7)
وَأَمّا مَن جاءَكَ يَسعىٰ(8)
اما آن کس که (چون عبد اللّه مکتوم به شوق دل برای ذکر خدا) به سوی تو میشتابد.(8)
وَهُوَ يَخشىٰ(9)
و او مرد خدا ترس و با تقوایی است.(9)
فَأَنتَ عَنهُ تَلَهّىٰ(10)
تو از توجه به او خود داری میکنی!(10)
كَلّا إِنَّها تَذكِرَةٌ(11)
این روا نیست، که آیات حق برای پند و تذکر (همه خلق) است.(11)
فَمَن شاءَ ذَكَرَهُ(12)
تا هر که بخواهد پند گیرد.(12)
فى صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ(13)
آیات الهی در صحیفههایی مکرّم (یعنی لوح محفوظ یا کتب آسمانی یا قلوب پاکان) نگاشته است.(13)
مَرفوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ(14)
که آن صحیفهها بسی بلند مرتبه و پاک و منزه (از خطا) است.(14)
بِأَيدى سَفَرَةٍ(15)
(سپرده) به دست سفیران حق (و فرشتگان وحی) است.(15)
كِرامٍ بَرَرَةٍ(16)
که ملائکه مقرب عالی رتبه با حسن و کرامتند.(16)
قُتِلَ الإِنسٰنُ ما أَكفَرَهُ(17)
ای کشته باد انسان (بی ایمان) که تا این حد کفر و عناد میورزد!(17)
مِن أَىِّ شَيءٍ خَلَقَهُ(18)
(نمینگرد که) خدا و را از چه چیز خلق کرده است؟(18)
مِن نُطفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ(19)
از آب نطفه (بی قدری بدین صورت زیبا) خلقتش فرمود(19)
ثُمَّ السَّبيلَ يَسَّرَهُ(20)
سپس راه (خروج از نقص به کمال) را بر او سهل و آسان گردانید.(20)
ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقبَرَهُ(21)
آن گاه (به وقت معین) او را بمیراند و به خاک قبر سپرد.(21)
ثُمَّ إِذا شاءَ أَنشَرَهُ(22)
و سپس هر وقت خواهد باز او را از قبر بر انگیزد.(22)
كَلّا لَمّا يَقضِ ما أَمَرَهُ(23)
چنین نیست (که منکران معاد میپندارند) بشر کافر هنوز آنچه خدا امر کرده به جا نیاورده (تا سعادت ابد یابد).(23)
فَليَنظُرِ الإِنسٰنُ إِلىٰ طَعامِهِ(24)
آدمی باید به قوت و غذای خود به چشم خود بنگرد.(24)
أَنّا صَبَبنَا الماءَ صَبًّا(25)
که ما آب باران فرو ریختیم.(25)
ثُمَّ شَقَقنَا الأَرضَ شَقًّا(26)
آن گاه خاک زمین بشکافتیم.(26)
فَأَنبَتنا فيها حَبًّا(27)
و حبوبات برویانیدیم.(27)
وَعِنَبًا وَقَضبًا(28)
و باغ انگور و نباتاتی که هر چه بدروند باز بروید.(28)
وَزَيتونًا وَنَخلًا(29)
و درخت زیتون و نخل خرما.(29)
وَحَدائِقَ غُلبًا(30)
و باغهای پر از درختان کهن.(30)
وَفٰكِهَةً وَأَبًّا(31)
و انواع میوهها و علفها و مرتعها.(31)
مَتٰعًا لَكُم وَلِأَنعٰمِكُم(32)
تا شما آدمیان و حیوانات شما هم از آن بهرهمند شوید.(32)
فَإِذا جاءَتِ الصّاخَّةُ(33)
(به یاد آرید) آن گاه که ندای مهیب قیامت (به گوش همه خلق) برسد.(33)
يَومَ يَفِرُّ المَرءُ مِن أَخيهِ(34)
آن روز که (از وحشت و هولناکی) هر کس از برادرش میگریزد.(34)
وَأُمِّهِ وَأَبيهِ(35)
و بلکه از مادر و پدرش.(35)
وَصٰحِبَتِهِ وَبَنيهِ(36)
و از زن و فرزندانش هم میگریزد.(36)
لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنيهِ(37)
در آن روز هر کس چنان گرفتار شأن و کار خود است که به هیچ کس نتواند پرداخت.(37)
وُجوهٌ يَومَئِذٍ مُسفِرَةٌ(38)
آن روز طایفهای (که اهل ایمانند) رخسارشان فروزان است.(38)
ضاحِكَةٌ مُستَبشِرَةٌ(39)
خندان و شادمانند.(39)
وَوُجوهٌ يَومَئِذٍ عَلَيها غَبَرَةٌ(40)
و رخسار گروهی گرد آلود غم و اندوه است.(40)
تَرهَقُها قَتَرَةٌ(41)
و به رویشان خاک سیاه ذلّت و خجلت نشسته.(41)
أُولٰئِكَ هُمُ الكَفَرَةُ الفَجَرَةُ(42)
آنها همان کافران و بدکاران عالمند.(42)